انتقاد اصلاحطلبان از سردرگمی و انفعال انتخاباتی سران جبهه اصلاحات
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۵۴۲۳۶
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - کیهان نوشت: در زمینه شکاف در جبهه اصلاحات وبسایت الف در تحلیلی عنوان کرده است؛ با ورود جدی حسن روحانی به عرصه انتخابات، اصلاحطلبان شاخصی چون محمدرضا عارف تحرک بیشتری داشته و بهنظر میرسد علت این امر، عدم تمایل اصلاحطلبان سنتی برای رهبری این جریان توسط فردی چون روحانی در انتخابات اسفندماه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سال ۹۸ به بعد، جریان اصلاحطلب دچار انشقاق بسیاری شده و طیف رادیکال بر طبل تحریم انتخابات میکوبد. اما همچنان احزاب و چهرههای شاخصی در این جریان وجود دارند که با وجود گلایه نسبت به فرآیندهای انتخاباتی، درپی فعالیتهای انتخاباتی هستند. افرادی چون محمدرضا عارف و بهزاد نبوی یا احزابی مثل کارگزاران سازندگی در این دسته قرار میگیرند.
اما فارغ از این مسئله، بهنظر میرسد یکی از دلایلی که بهدنبال ارائه لیست انتخاباتی است، فعالیتهای جدی و حضور پررنگ حسن روحانی است. هرچند که از دهه ۸۰ به بعد، روحانی بهتدریج از سمت جریان راست سنتی به سوی اصلاحطلبان گرایش پیدا کرد و توانست در سال ۹۲ دولت خود را با حمایت همهجانبه این جریان مستقر سازد اما واقعیت آن است که بسیاری از اصلاحطلبان، روحانی را یک اصلاحطلب واقعی و ریشهدار ندانسته و معتقدند که او رحم اجارهای این جریان برای شکست اصولگرایان در انتخابات بوده و روحانی برآمده از دل جریان اصلاحطلبی نیست.
سعید حجاریان، ابراهیم اصغرزاده و برخی دیگر از چهرههای اصلاحطلب بر این باورند و بارها این موضع خود را علنی کردهاند. آنان معتقدند که عملکرد نامطلوب دولت روحانی هم ارتباطی به جریان اصلاحات نداشته چون او نامزد مطلوب این جریان نبوده و اجماع بر سر او، تاکتیکی برای پیروزی و تکرار نشدن فرجام انتخابات سال ۸۴ بود. علاوهبر این، اصلاحطلبان بهدلیل عدم حمایت روحانی از عارف برای ریاست مجلس دهم در رقابت با علی لاریجانی، معتقدند که شیخ دیپلمات در بزنگاهها دین خود را به جریان اصلاحطلب ادا نکرده و در دوگانه روحانی و یک چهره اصلاحطلب، ترجیحشان گزینه دوم است.
بههمین دلیل اصلاحطلبان تمایل چندانی برای رهبری این جریان توسط حسن روحانی در انتخابات اسفند ندارند و درپی بر صدر نشاندن چهرهای چون عارف که جزو افراد سنتی و شاخص اصلاحطلب بهشمار میرود، هستند. در همین حال، محسن هاشمی در دیدار کمیته سیاسی حزب کارگزاران با روحانی از ابتکار عمل نداشتن بزرگان اصلاحات برای انتخابات انتقاد کرد.
مجله آگاهینو با مدیریت محمد قوچانی، در شماره جدید خود جزئیاتی از دیدار مذکور را منتشر کرده، از جمله این که رئیس شورای مرکزی کارگزاران از روحانی خواسته جبهه اصلاحات را از انفعال خارج کند. او با انتقاد از بزرگان جریان اصلاحطلبی به روحانی گفته که فقط حلقه خاصی میان او، خاتمی، ناطق نوری و جهانگیری برپا شده و خروجی خاصی ندارد. هاشمی از تفوق طیف منفعل بر طیف فعال انتقاد کرده و میگوید: تا زمانی که شما سران، ابتکار عملی نداشته باشید تحولی رخ نمیدهد.
وبسایت نامهنیوز هم در گذشته با طیفی از حامیان روحانی همراهی داشت، در تحلیلی نوشت: اصلاحطلبان از دوراهی مشارکت یا عدم مشارکت عبور کردهاند اما هنوز هم لیدر اجماعساز و قابلاتکایی ندارند.
حرف از عارف و روحانی است که پیشتر آزموده شدهاند. فرصت چندانی تا انتخابات مجلس باقی نمانده و سیاسیون در جبهه اصلاحطلبی اگرچه از مواضع سرسختانه اولیه مبنی بر تحریم انتخابات دست کشیدهاند، امیدی هم به موفقیت در رقابت پیشرو ندارند.
بسیاری از نیروهای این جریان برای کاندیداتوری ثبتنام کردهاند. بخش عمدهای از این کاندیداها چهرههای سفید بوده و احتمالا تایید خواهند شد. مشکل اما اینجاست که نه این نیروها دارای امکان رایآوری هستند. و نه جبهه اصلاحطلبی یک لیدر قابلاتکا دارد. وضعیت این جریان بهگونهای است که دیگر امکان «تکرار» وجود ندارد. بدنه اجتماعی حول محور افرادی قبلا آزمودهشده مثل روحانی و عارف که این روزها زمزمه محوریتشان مطرح است، گرد نخواهند آمد و این اصلیترین مشکل جریان اصلاحطلبی است.
با این وجود اصلاحطلبان دست روی دست نگذاشته و نخواهند گذاشت چراکه بخش خواهان مشارکت، باور دارد که این رویکرد تقدیم کرسیهای مجلس به رقیب و کنارهگیری از قدرت است.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: انتخابات مجلس جبهه اصلاحات عارف جریان اصلاح طلب اصلاح طلبان اصلاح طلبی جبهه اصلاح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۵۴۲۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/